سود در تحلیل مالی – نکات مهم جهت تعیین سود در تحلیل های مالی
سود در تحلیل مالی
سود در تحلیل مالی
تمام افراد هنگام مطالعهی تحلیلهای مالی شرکتها با مفاهیمی همچون سود خالص و ناخالص، سود عملیاتی، حاشیهی سود و … برخورد داشتهاند. اما آیا میدانید هر کدام از این واژهها به چه معنا هستند؟ واضح است که شناخت این مبانی تصوری جامعتر از سهام اعلامی را در اختیار شما قرار خواهد گذاشت.
سود و زیان یکی از مهمترین مفاهیمی است که سهامداران در فعالیتهای اقتصادی خود باید به آن توجه نمایند. بر اساس گزارش سود و زیان میتوانید بفهمید که یک شرکت در طول سال چقدر پول به دست آورده است یا چقدر ضرر دیده است.
در واقع، این گزارش به ارزیابی عملکرد شرکتها طی یک دورهی زمانی معین میپردازد. آگاهی از صورت سود و زیان برای دو گروه اعتباردهندگان و سرمایهگذاران از اهمیت بالایی خوردار است.


سود ناخالص
یک نمونه از سود در تحلیل مالی سود ناخالص (Gross profit) است که تفاوت میان درآمد حاصل از کل فروش شرکت برای یک دورهی خاص (مثلاً ۱ ساله) و بهای تمام شدهی کالا و خدمات به فروش رفته، میباشد. در واقع کارآمدی یک شرکت در استفاده از نیروی کار و تجهیزاتش با استفاده از سود ناخالص تعیین میشود.
این معیار فقط هزینههای متغیر (هزینههایی که با سطح خروجی و تولید نوسان میکنند.) مثل مواد خام و اولیه، کارمزد کارکنان بخش فروش، لوازم موردنیاز برای شرکتها، تجهیزات استهلاکپذیر و… را در نظر میگیرد. اما هزینههای ثابت (هزینههایی که بدون توجه به سطح خروجی پرداخت میشوند.) مثل تبلیغات، اجاره، بیمه، حقوق کارمندانی که به صورت مستقیم در فرآیند تولید نقش ندارند و تجهیزات دفتری را شامل نمیشود. سود ناخالص با سود عملیاتی و سود قبل از بهره و مالیات متفاوت میباشد.
سود عملیاتی
در بحث سود در تحلیل مالی با مفهومی به نام سود عملیاتی نیز مواجه میشویم. سود ناخالص اختلاف بین درآمد حاصل از کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد. سود عملیاتی نشاندهندهی باقیماندهی سود پس از محاسبهی تمام هزینههای عملیاتی مربوط به واحد تجاری است. در محاسبهی سود عملیاتی علاوه بر بهای تمامشدهی کالای فروش رفته، هزینههای اداری، عمومی و هزینههایی نظیر بیمه، اجاره، حمل و نقل و کرایه در نظر گرفته میشوند.
در واقع، تمام هزینههایی که برای حفظ فعالیت واحد تجاری ضروری هستند، باید در محاسبهی سود عملیاتی در نظر گرفته شوند. برای مثال درآمد کسبشده از محل فروش خودرو متعلق به شرکت خودروسازی یک درآمد عملیاتی محسوب میشود. اما درآمد حاصل از فروش زمین یا ساختمانی که از آن شرکت خودروسازی است، برای این شرکت یک درآمد عملیاتی نیست. بلکه آن را درآمد غیرعملیاتی مینامند.
سود خالص
هزینههای دیگری همچون بهره، مالیات و همچنین کلیهی جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبهی کل کسورات به دست میآید را سود خالص مینامند.
مثبت یا منفی بودن این نوع از سود در تحلیل مالی، نسبت مستقیم با عملکرد شرکتهای موردنظر دارد. همچنین مثبت بودن سود خالص، به افزایش ارزش سهام و در نهایت افزایش حقوق صاحبان سهام میانجامد.
حاشیه سود در تحلیل مالی
طبق تعریفی که در ویکی پدیا آورده شده است: «حاشیهی سود، نسبتی است، که توسط آن، سودآوری هر دلار از فروش را، محاسبه میکنند؛ به این ترتیب که مقدار سود پس از کسر مالیات را بر فروش خالص تقسیم میکنند».
به بیان سادهتر برای به دست آوردن حاشیه سود در تحلیل مالی اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در ۱۰۰ ضرب کنیم، حاشیهی سود شرکت به واحد درصد به دست خواهد آمد.
EPS
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
DPS
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS ( Dividend Per Share ) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E )
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم ۱۰۰ تومان و سود هر سهم ۲۰ تومان باشد، نسبت پی به ای آن ۵ مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.


چند نکته مهم برای تعیین سود در تحلیل مالی
برای تعیین سود در تحلیل مالی باید به نکاتی توجه داشته باشید که در ادامه بیان خواهیم کرد. با رعایت این نکات خواهید دید که سود کردن در بورس راحتتر از آن چیزی است که حتی فکرش را کنید.
- لزوماً کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمیشود. ممکن است بخشی از آن برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
- در تعریف سود و محاسبهی حاشیهی آن باید هر گروه را بهصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمیتوان حاشیهی سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروسازی مقایسه کرد.
- به خاطر داشته باشید که برای تعیین سود در تحلیل مالی نسبت پی به ای (P/E) به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکتها نیست. برای بسیاری از شرکتها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزشگذاری شرکتها حاکم است، باید از روشهای دیگری برای سنجش استفاده کرد.
برای مشاهده مطالب دیگر بورس آموز کلیک کنید.
برای ورود به اینستاگرام بورس آموز کلیک کنید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
دیدگاهتان را بنویسید